۱۳۸۴/۰۳/۱۷

حضور

سلام به همه همراهان عزيزم
اونائي كه توي زمستون سخت كفش وكلاه كردن واومدن ديدن من
اونائي كه توي گرما ي تابستون ،وقتشونو يه خورده كش دادن تا به من هم برسن
اونائي كه آخر شب وقتي همه خواب بودن ازفرصت استفاده كردنو به من سلام كردن
اونائي كه سحر خون دست خروسها رو از پشت بسته بودن وصبح به خير گفتن
اونائي كه گاهگاهي وقتي از خلوت تنهائي ما رد ميشدن يه ترمز ميزدن وحال واحوالي ميپرسيدن
با همه تون هستم
من عادت كردم هرازچند گاهي خودمو محاسبه كنم
امروز وقت محاسبه است لابد ميگين چه جوري؟خوب معلومه من مدتيه به اميد حضور شما مينويسم وشما هم لطف ميكنيد وبه ما سر ميزنيد.امروز روز سختيه!روز انتخابه !انتخاب اينكه براي شما بنويسم يا براي خودم !تنهائيهام و...نميدونم لابد بازار انتخابات داغه منم به اين فكر افتادم!ولي باوركنيد من به اين حرف اعتقاد دارم كه "حساب كنيد قبل از اينكه محاسبه شويد"خوب وقتي كه خود آدم قرار باشه حساب كنه منصف ميشه وبه واقعيتها توجه ميكنه ولي وقتي كس ديگه اي قرار باشه محاسبه كنه موضوع فرق ميكنه.حالا يه شعر قشنگ هم براتون ميذارم تا لذت ببرين خوب فراموش نكنين به من در انتخابم كمك كنيد:ة
پر کن پياله را
کين جام آتشين
ديري ست ره به حال خرابم نمي برد
اين جامها -که در پي هم مي شود تهي
-درياي آتش است که ريزم به کام خويش
،گرداب مي ربايد و، آبم نمي برد
* * *
من، با سمند سرکش و جادويي شراب
تا بي کران عالم پندار رفته ام
تا دشت پر ستارۀ انديشه هاي گرم
تا مرز ناشناخته مرگ و زندگي
تا کوچه باغ خاطره هاي گريز پا
تا شهر يادها...
ديگر شراب هم جز تا کنار بستر خوابم نمي برد،
* * *
هان اي عقاب عشق
از اوج قله هاي مه آلود دور دست
پرواز کن به دشت غم انگيز عمر من
آنجا ببر مرا که شرابم نمي برد
آن بي ستاره ام که عقابم نمي برد
* * *
در راه زندگي،با اينهمه تلاش و تمنا و تشنگي
با اينکه ناله مي کشم از دل که: آب... آب
ديگر فريب هم به سرابم نمي برد
!پر کن پياله را ...
شعر : فريدون مشيري

11 Comments:

At سه‌شنبه خرداد ۱۷, ۰۷:۲۷:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سعيد عزيز من به نوشته هات عادت كردم وهميشه بهت سر ميزنم اسممو هم نمينويسم تا يه خورده فكر كني كه كي هستم.در هر صورت تو براي دلت بنويسي يا برا ي ما من كه بهت سر ميزنم ...هرجا كه باشي فرقي نميكنه..باي باي

 
At سه‌شنبه خرداد ۱۷, ۱۱:۳۵:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

salam
ghashange...

 
At سه‌شنبه خرداد ۱۷, ۱۲:۱۰:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

salam agha said. man keh bimarefat nistam in roza koli gereftaram . khoda hichkaso gereftar nakoneh onam az noeh maleh man. khob dar moredeh matlabet. kheili khobeh adam har chand vaght yeh bar khodesho yeh baresi bokoneh bebineh chi bodeh chi shodeh chi mikhad besheh . inkeh khodet bashi va kheslathayeh kho9beh ghablito hefz koni koli honare. vali motasefaneh adamyeh in doreh zamoneh injori nistan.

 
At سه‌شنبه خرداد ۱۷, ۱۲:۱۷:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

inam dovomish nagi bimarefatam vali yeh enteghad safheh payamhat kheili dir myad va gahi aslan nemyad weblog ghabliat khob bood. dar har sorat movafagh bashi

 
At سه‌شنبه خرداد ۱۷, ۰۱:۱۶:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

salammm ... mamnun be khooneyeh deltangihayeh man sar zadi .. baese eftekharame ke ba u ashena shodam .. asemooni bashi ... felan

 
At سه‌شنبه خرداد ۱۷, ۰۲:۲۹:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام..انتخاب همیشه سخته..ولی شما قشنگ مینویسی..چه برای دل خودتون چه به خاطر ما...هر جور که بنویسید من همیشه نوشته هاتون رو می خونم...موفق باشید..تا بعد

 
At سه‌شنبه خرداد ۱۷, ۰۷:۲۴:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام به آقا سعيد عزيز ... اينكه آدم خودش كاراي خودشو محاسبه كنه خيلي خوبه اين جوري ميشه خيلي از ايراداي كارمونو برطرف كنيم شعرت هم خوشگل بود

 
At سه‌شنبه خرداد ۱۷, ۰۸:۴۹:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام سعید خان خوبین. ممنون از حضور مرتبتون./ مثل اینکه حال و هوای انتخابات حسابی تاثیر گذاشته بعضی وقتا و بعضی جاها بهتره که ادم فقط به فکر خودش باشه. وبلاگ هم شاید یکی از همون جاهاس . جایی که توش میشه راحت حرف دل زد. فکر کنم اگه بخوای برای ما بنویسی مجبور میشی همش شعر بنویسی و اون موقع وبلاگت عین صفحه شعر مجله ها میشه. من که حرف دل رو بیشتر می پسندم. خوش باشین.

 
At پنجشنبه خرداد ۱۹, ۰۲:۵۱:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام این دفعه مثل همیشه مطالب جالبی نوشته اید ولی من نمی تونم برای وبلاگم مطلب بنویسم چون حالم زیاد خوب نیست به بعضی دلایل خصوصی ناراحتی روحی من راگرفته مدتی هم بیمارستان بستری بودم برایم دعا کنید بخصوص برای دوستم که خیلی دوستش دارم ودلم خیلی برایش تنگ شده چون مدتی با او ملاقاتی نداشته ام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باز هم سر بزنید خوشحال می شوم

 
At پنجشنبه خرداد ۱۹, ۰۳:۱۳:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام این دفعه مثل همیشه مطالب جالبی نوشته اید ولی من نمی تونم برای وبلاگم مطلب بنویسم چون حالم زیاد خوب نیست به بعضی دلایل خصوصی ناراحتی روحی من راگرفته مدتی هم بیمارستان بستری بودم برایم دعا کنید بخصوص برای دوستم که خیلی دوستش دارم ودلم خیلی برایش تنگ شده چون مدتی با او ملاقاتی نداشته ام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باز هم سر بزنید خوشحال می شوم

 
At پنجشنبه خرداد ۱۹, ۰۳:۱۷:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام این دفعه مثل همیشه مطالب جالبی نوشته اید ولی من نمی تونم برای وبلاگم مطلب بنویسم چون حالم زیاد خوب نیست به بعضی دلایل خصوصی ناراحتی روحی من راگرفته مدتی هم بیمارستان بستری بودم برایم دعا کنید بخصوص برای دوستم که خیلی دوستش دارم ودلم خیلی برایش تنگ شده چون مدتی با او ملاقاتی نداشته ام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باز هم سر بزنید خوشحال می شوم

آقاسعید از وبلاگ گروه نیایش هم دیدن نمایید لطفا خواهشمندم
www.niayesh-group.persianblog.com

 

ارسال یک نظر

<< Home