۱۳۸۴/۰۴/۰۶

امروز هيچي

سلام به همراهان عزيز
چند روزيه كه دلم ميخوا د دوباره بنويسم ولي نميدونم از كجا يا از چي بنويسم .اشتباه نكنيد حرف براي گفتن زياده ولي حالش نيست...براي چي بنويسم ..براي كي بنويسم...آخه اصلا"شما ميدونيد چه چيزي رو دوست داريد؟اصلا"فكر كردين براي چي زنده ايد ونفس ميكشيد؟فقط نوشتن كه فايده نداره ...پس كي بايد عمل كنه؟بخونيم ورد شيم كه نشد كار ..بابا يه خورده هم فكر كن؟تا كي ...آخه تاكي بايد اينجوري زندگي كرد...بي تعهد..لاابالي...هرچي پيش بياد خوش بياد....و....وقتمونو تلف ميكنيم واسه چي ؟آخه اگه اينكاره نيستي با شهامت كامل كاروقبول نكن...اين بهتر از اونه كه هزارتا قول بدي بعدش معلوم نباشه ميتوني عملي كني يا نه ..اگرهم اينكاره اي هم نياز به اين همه داد وهواروخط ونشون نداره ...اگه تونستي انجام بدي همه ميبينند وخدا هم...واگه نتونستي انجام بدي هم ،باز همه ميبينند وباز خدا هم خواهد ديد ولي يادت باشه خدا كوتاه نمياد "حق الناسه"..خدا ميگه از حق خودم ميگذرم ولي از حق الناس نه...پس بيا يه خورده بيشتر عمل كنيم نه شعار بديم..فصل شعار گذشته والان وقت عمله..توكل برخدا داري پس واقع بين باش همين

20 Comments:

At دوشنبه تیر ۰۶, ۱۰:۳۹:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

salam dadash
shoarrr...tanha chyzye ke hame mydan,in avakher ke shahed bodym.
man apam,sar bezan.

 
At سه‌شنبه تیر ۰۷, ۱۰:۵۸:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام دوست عزیز...یادت باشه ما زنده ایم که زندگی کنیم...من رو نگاه کن اما نبین که نِگام نگاه گریونیه...بارها پرسیدم آخه چرا زنده هستم ....چرا باشم؟ چرا نفس بکشم وقتی زندگی اینطور داره با ما بازی می کنه...اما بعد به خودم نهیب می زنم که هستم چون خدا خواست به خودم میگم اگه نبودم در این شرایط تلخ مامان و بابام چه طور تنها با اون روحیه خراب از ندا پرستاری میکردن ...پس خدا خواست که باشم ...سعید جان به خدا محکم ایستادم از دو سال پیش که جریان مریضی ندا پیش اومد...من قول دادم قول دادم و عمل کردم.هر لحظه در کنار ندا بودم ...اصلآ ندا خود من شد.نذاشتم یه لحظه به مریض بودنش فکر کنه همیشه خندوندمش هر وقت که غضه دار بود کنارش بودم و بهش روحیه دادم...حتی خودم داوطلب شدم که به او یه کلیه بدم و وقتی رضایت و آرامش رو تو چهره اون دیدم دلم آروم شد....من میخواستم از خیلی چیزها بگذرم فقط بخاطر قولی که به خودم داده بودم به خاطر رضایت و آرامش ندا از این زندگی...اما خدا همه آرزوهامو سراب کرد...حالا ببین...هیچی دلخوشم نمیکنه...همه این تلخیها رو به امید روز شیرینی تحمل میکن ..روزی که نمیدوم واقعآ میرسه....اما من فقط امیدم به خداست...اما تو سعید خوب و دوست مجهول من هرگز فکر نکن واسه چی زنده ای و داری نفس میکشی...بنویس...بهترین کاره...بدون که با نوشتن روحت آروم میشه چه کسی بخونه نوشته هاتو چه کسی نخونه...واسه خودت بنویس واسه خلوت تنهائیهات...غصه دار اون آدمهایی هم که قول میدن و وفا نمیکنن رو نخور که رسم این دیار کهنه و آدمهاش همینه عزیز

 
At پنجشنبه تیر ۰۹, ۰۴:۱۲:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام اقا سعید
بابا از ماهم سری بزن
قربون معرفتت
ما مخلصیم
می دونی آقا سعید دیگه امروز برای اکثر افراد جامعه حق الناس معنایی نداره چون حق الله رو از یاد برده اند و دیگه خدای ما شده مادیات و دنیای ما هم فقط رنگ مادی رو داره
شعار زیباست ولی عمل اگر هم خوب و مخلصانه و زیبا باشه
برای افراد جامعه زیبا نیست یک مثال می زنم میگن : اگر چهار تا انگشتت رو عسل بکنی باز هم طرف میگه کمه
بابا بزرگم میگه : از قول یکی از کارکنان اولین اداره شهرداری قاین

طرف رو به یکی از کارکنان میکنه و میگه ما اومدیم اگر پول زیاد آوردیم اونوقت به مردم کمک کنیم


آره عزیزم کسی در دنیا نیست که به فکر مردم و حق الناس باشه و
همه به فکر جیب خودشونند و
کسانی چون دکتر شریعتی و بهشتی و رجایی وامثال این مردان بزرگ که به فکر مردم و خق الناس بودند در نتیجه سرنوشت آنان دیدیم که چه شد


زیاد حرف زدم معذرت میخواهم


آقا سعید
اگر وقت کردید از ما هم سری بزنید
WWW.RAFIEY.MIHANBLOG.COM
خداوند نگهدارتان باشد
دست حق به همرات
ارادتمند شما
سید محمود رفیعی

 
At پنجشنبه تیر ۰۹, ۰۶:۳۸:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

salam khobi bebakhshid dir myam emtehan daram/ to in postet fekr konam dari joke tarif mikoni / kheili ghafeli/ iraniha beh hamin shoar hashon marofan/ kei amal didi azashon/ irani ham iranihayeh ghadim

 
At پنجشنبه تیر ۰۹, ۰۶:۳۸:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

rasti man ham up hastam vaght kardi sari bezan.

 
At جمعه تیر ۱۰, ۱۰:۴۵:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام
آقا سعید
مخلصیم
من وبلاگم را به روز کرده ام و آپ هستم ازمن هم سری بزن
ارادتمند شما سید محمود رفیعی
WWW.RAFIEY.MIHANBLOG.COM

 
At شنبه تیر ۱۱, ۰۶:۲۵:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

salam.khofyyyyyy....
behet sar zadam .ghorbanat.

 
At یکشنبه تیر ۱۲, ۰۱:۲۹:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام سعيد اقای گل... خوبی؟... اختيار داری مگه ميشه شمارو فراموش کرد... اگه بهت سر نزدم واقعا شرمندتم... ديگه تکرار نميشه باشه؟... شما هم از اينکه به يادم بودی و بهم سر زدی ممنونم... می دونی؟ متنتو خوندم... منم بعضی وقتا فکر میکنم که چرا زندم؟... قرار نبود که من بيام ولی اومدم... و تو اين دنيا چشم باز کردم... هميشه اين موضوع منو به فکر می بره... چرا من بايد به دنيا می اومدم؟... دليلش چی بوده؟... نمی دونم چرا شایدم می دونم... خوب زنده بودنم بی دليل بی دليل هم نمیتونه باشه... اما چه فايده داره وقتي به اخرش نگاه میکنم میبینم همه ی زندگی بازی... اينجا همه نقش بازی می کنند،... همه عروسکند... اصلا زندگی یعنی هیچ هرچي هم زور بزني باز همینه که هست... کاش يه چيزی باشه... يه چيزی فراتر از اين همه به جايی نرسيدن ها... تکرارها... نااميدی ها... نقش بازی کردنها... يه چيزی باشه که به اين زندگی معنی بده،... به ما اميد بده،... به مايی که تمام زندگيمون بی مفهوم شده... فقط اميدوارم تا زمانی که احساسات قشنگ آدما ار بين نرفته به دستمون برسه و دير نشه... چون زندگی مثل آب روونه، تا بيای دستتو بشويی می بينی که رفته!... به همين راحتي... در اخر زندگی رسم غریبیست...خلاصه اگه زیاد حرف زدم معذرت میخواهم... مراقب خودت باش... شاد باشی گلم.

 
At یکشنبه تیر ۱۲, ۰۲:۰۰:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام سعيد خان خوبين شما هم كه اهل گله كردن شدين حالا حتما لازم نيست كه يكي بياد وحرف دلمون رو بخونه همين كه بلديم بنويسيم تا دلمون خالي شه خودش كليه . بالاخره يه روز ميشه كه ما هم فقط شعار نديم و عمل كنيم . مثل همون قصه كه به پيامبر گفتن يه جوون هم نماز مي خونه و هم دزدي مي كنه و پيامبر گفت كه بالاخره يه روز نمازش درستش مي كنه خدا رو چه ديدين شايد يه روز شعارهاي ما هم ما رو درست كردن.

 
At دوشنبه تیر ۱۳, ۰۲:۳۰:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام...ببخشید که این مدت یکمی دیر به دیر به اینجا سر زدم...تو وبلاگ هم گفتم..به دلیل امتحانات پایان ترم یکمی سرم شلوغ بود....حتما از این به بعد به موقع میام!....متن رو خوندم..نوشته جالبی بود و من به فکر فرو برد...واقعا چرا؟....کاش میشد یک روزی جواب این سوال رو می فهمیدم...مرسی سر زدید دوست من..تا بعد..

 
At دوشنبه تیر ۱۳, ۰۶:۴۲:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام
آقاسعيد
مخلصيم
سلام بر زيبايي سلام بر دوستي و دوست داشتن سلام مهر و صفا و صميميت سلام بر صداقت سلام بر همه جهان هر آنچه هستو نيست و سلام بر عشق و عاشق و
سلام بر شما
اي يار مهربان اي دوست عزيز اي آقا سعيد

و باز هم تشكر ازاينكه آمدي واز من سرزدي
متشكرم
WWW.RAFIEY.MIHANBLOG.COM
سيد محمود رفيعي

 
At دوشنبه تیر ۱۳, ۱۱:۲۸:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام دوست عزيز / وبلاگ قشنگی داری / خوشحالم از اينکه با وبلاگتون اشنا شدم / من و داداشم به تازگی يک وبلاگ درست کرديم خوشحال می شيم يه سری به وبلاگ ما بزنيد و ما رو در بهتر شدن وبلاگ ياری نمائيد / بی صبرانه منتظر حضور گرمتون هستيم / شاد کام باشين

 
At پنجشنبه تیر ۱۶, ۱۰:۵۷:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام دوست عزیز...ممنون که سر زدی اما خلوت تنهائیهات که هنوز آپ نشده؟!!! سعید جان من آدرس ایمیلمو میدم
setareye_mashreghi83@yahoo.com
در مورد سوالتونم راستش من نقاشی رو دوست دارم اما نشد که عملی کار کنم و آموزش بیشتر ببینم اما ندا خطاطی کار میکرد و خط قشنگی داره...من هنوزم یادم نرفته وقتی مینشست و می نوشت چقدر صدای کشیده شدن قلم رو کاغذ رو دوست داشتم و چقدر تماشا کردن خطاطی اونو..........زودتر آپ کن عزیز...بازم به اینجا سر میزنم...موفق باشی

 
At پنجشنبه تیر ۱۶, ۰۷:۵۷:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام
آقاسعيد
مخلصيم
سلام بر زيبايي سلام بر دوستي و دوست داشتن سلام مهر و صفا و صميميت سلام بر صداقت سلام بر همه جهان هر آنچه هستو نيست و سلام بر عشق و عاشق و
سلام بر شما
اي يار مهربان اي دوست عزيز اي آقا سعيد

و باز هم تشكر ازاينكه آمدي واز من سرزدي
متشكرم
WWW.RAFIEY.MIHANBLOG.COM
سيد محمود رفيعي

سلام
از من هم سری بزن
به روز کرده ام و آپ هستم
یک سری عکس از دکتر شریعتی در وبلاگم گذاشته ام
متشکرم
مخلصیم
سیدمحمودرفیعی

 
At دوشنبه تیر ۲۰, ۰۲:۰۲:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام
آقاسعيد
مخلصيم
سلام بر زيبايي سلام بر دوستي و دوست داشتن سلام مهر و صفا و صميميت سلام بر صداقت سلام بر همه جهان هر آنچه هستو نيست و سلام بر عشق و عاشق و
سلام بر شما
اي يار مهربان اي دوست عزيز اي آقا سعيد

و باز هم تشكر ازاينكه آمدي واز من سرزدي
متشكرم
WWW.RAFIEY.MIHANBLOG.COM
سيد محمود رفيعي

سلام
از من هم سری بزن
به روز کرده ام و آپ هستم
یک سری عکس از دکتر شریعتی در وبلاگم گذاشته ام
متشکرم
مخلصیم
سیدمحمودرفیعی

سلام
مخلصیم
منتظرتم اقا سعید
یک سری هم از مابزن
متشکر سید محمود رفیعی
20/4/84

 
At دوشنبه تیر ۲۰, ۰۴:۰۰:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام
مخلصیم آقا سعید
در عنوان مطلب
شهید علم و قلم
در وبلاگم می توانید ببینید
کمی صفحات وبلاگ رابالا
و پایین کنید مشاهده خواهید کرد
در ضمن آدرس وبلاگ من با این آدرس هم می باشد شما می توانید با این آدرس هم وارد وبلاگ من شوید
http://www.rafiey.net.tf/
متشکر
منتظر شما هستم
سیدمحمودرفیعی

 
At سه‌شنبه تیر ۲۱, ۱۱:۴۹:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام دوست عزیز....مرسی از ارسال اون عکس زیبا از دست نوشته خودتون ...خط زیبایی بود...بی تعارف می گم...واقعآ قشنگ بود من با اجازه اونو رو هارد کامپیوترم ذخیره کردم ...امیدوارم در این مرحله به موفقیت چشم گیر دست پیدا کنی

 
At جمعه تیر ۲۴, ۰۱:۲۸:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام
مخلصیم آقا سعید
در عنوان مطلب
شهید علم و قلم
در وبلاگم می توانید ببینید
کمی صفحات وبلاگ رابالا
و پایین کنید مشاهده خواهید کرد
در ضمن آدرس وبلاگ من با این آدرس هم می باشد شما می توانید با این آدرس هم وارد وبلاگ من شوید
http://www.rafiey.net.tf/
متشکر
منتظر شما هستم
سیدمحمودرفیعی


سلام
آقا سعید
ما مخلصیم
وبلاگم را به روز کرده ام و آپ هستم
ازمن هم سری بزن
منتظر پیامهای گرمتان بی صبرانه هستم
متشکر
ارادتمند شما
سید محمود رفیعی

 
At جمعه تیر ۲۴, ۰۱:۳۲:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام
این هم آدرس عکسهای دکتر شریعتی
http://rafiey.mihanblog.com/?ArticleId=21
خدا حافظ
به من هم سری بزن
متشکر
ارادتمند شما سید محمود رفیعی

 
At شنبه تیر ۲۵, ۱۲:۱۳:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۴, Anonymous ناشناس said...

سلام
آقا سعید
ما مخلصیم
وبلاگم را به روز کرده ام و آپ هستم
ازمن هم سری بزن
منتظر پیامهای گرمتان بی صبرانه هستم
متشکر
ارادتمند شما
سید محمود رفیعی

 

ارسال یک نظر

<< Home