استاد شجريان
سالها گوش جان در جاده صدايش نهاده ام و دريچه قلبم را آنچنان برايش گشودم و خالصانه ورودش را جشن گرفتم گويي بهشتي جاودانه را يافته ام ،اجازه دادم بگويد و بگويد و من شنيدم وشنيدم ...باور كردم كه اتصالي برقرار شده ،اتصالي بين من و صدائي كه انتهايش را وحتي ابتدايش را هم به زمين وصل نديدم ، مصداق اين را در ماه رمضان هر عصر خواهي شنيد آنگاه كه ربنايش قلبت را با خود مي برد وآنگاه كه قطره هاي اشكت سرازير خواهد شد و در آن لحظه فاصله بين تو ومعبود معني صفر مي دهد!!..و تو آن لحظه به يادم باش
6 Comments:
سلام سعيد جان،
مطمئني قبلاً نميخواستي نويسنده بشي؟
نوشتههاي قشنگت مثل خطِِِ لطيف روح دارن،
موفق باشي.
محمد
سلام
خيلي عالي بود، بيشتر بنويس تابيشتر استفاده ببريم
همكار گرامي سلام
وبلاگ خيلي قشنگ و زيبايي دارين
كاش زودتر از وجودش ما رو مطلع مي كردين
آرزوي موفقيت براتون دارم
سلام پسر عمه جان! پست قبلتو همین حالا خوندم و هنوز دارم هق هق می کنم و نمی دونم چی میشه گفت. امیدوارم که هر جا هست حالا که رنج نبودنش رو به ما هموار می کنه، اقلکم راحت و آسوده باشه.
در مورد استاد هم فقط یک کلمه میشه گفت : عشق
پایدار و سربلند باشی
سلام سعید جان
امیدوارم خوش و سلامت باشی و همیشه همینطور بنویسی، وبلاگ قشنگی داری کاش زودتر باخبرمون می کردی، در هر حال خوشحال شدم و سعی میکنم از این به بعد سر بزنم ، موفق باشی
کجائی پسر
ديگه جواب نامه ها روهم نميدی!
اميدوارم خيلی سرتو شلوغ نکنی.
زندگی کن پسر.
ارسال یک نظر
<< Home