۱۳۸۷/۰۶/۰۳

استاد شجريان



سالها گوش جان در جاده صدايش نهاده ام و دريچه قلبم را آنچنان برايش گشودم و خالصانه ورودش را جشن گرفتم گويي بهشتي جاودانه را يافته ام ،اجازه دادم بگويد و بگويد و من شنيدم وشنيدم ...باور كردم كه اتصالي برقرار شده ،اتصالي بين من و صدائي كه انتهايش را وحتي ابتدايش را هم به زمين وصل نديدم ، مصداق اين را در ماه رمضان هر عصر خواهي شنيد آنگاه كه ربنايش قلبت را با خود مي برد وآنگاه كه قطره هاي اشكت سرازير خواهد شد و در آن لحظه فاصله بين تو ومعبود معني صفر مي دهد!!..و تو آن لحظه به يادم باش

6 Comments:

At یکشنبه شهریور ۰۳, ۰۹:۴۹:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۷, Anonymous ناشناس said...

سلام سعيد جان،
مطمئني قبلاً نمي‌خواستي نويسنده بشي؟
نوشته‌هاي قشنگت مثل خطِِِ لطيف روح دارن،
موفق باشي.

محمد

 
At دوشنبه شهریور ۰۴, ۰۹:۲۴:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۷, Anonymous ناشناس said...

سلام
خيلي عالي بود، بيشتر بنويس تابيشتر استفاده ببريم

 
At دوشنبه شهریور ۰۴, ۰۱:۴۹:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۷, Anonymous ناشناس said...

همكار گرامي سلام
وبلاگ خيلي قشنگ و زيبايي دارين
كاش زودتر از وجودش ما رو مطلع مي كردين
آرزوي موفقيت براتون دارم

 
At چهارشنبه شهریور ۲۷, ۰۶:۲۱:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۷, Anonymous ناشناس said...

سلام پسر عمه جان! پست قبلتو همین حالا خوندم و هنوز دارم هق هق می کنم و نمی دونم چی میشه گفت. امیدوارم که هر جا هست حالا که رنج نبودنش رو به ما هموار می کنه، اقلکم راحت و آسوده باشه.
در مورد استاد هم فقط یک کلمه میشه گفت : عشق
پایدار و سربلند باشی

 
At یکشنبه آذر ۰۳, ۱۲:۰۱:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۷, Anonymous ناشناس said...

سلام سعید جان
امیدوارم خوش و سلامت باشی و همیشه همینطور بنویسی، وبلاگ قشنگی داری کاش زودتر باخبرمون می کردی، در هر حال خوشحال شدم و سعی میکنم از این به بعد سر بزنم ، موفق باشی

 
At سه‌شنبه آذر ۰۵, ۰۱:۰۹:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۷, Anonymous ناشناس said...

کجائی پسر
ديگه جواب نامه ها روهم نميدی!
اميدوارم خيلی سرتو شلوغ نکنی.
زندگی کن پسر.

 

ارسال یک نظر

<< Home