پائيز
زرد زرد...زرد نارنجي...نارنجي...
فصل نارنگي...
فصل پائيز...
پنجره شمالي باز شد
خنكاي پائيزوارد مي شود
باران هم مي آيد
...تق تق تق تق....
صورتم خيس شد ...
آنطرف حياط خانه
شايد لرزه بر تن درخت فرود آمده
برگها چه زيبا مي رقصند تا بر پاي مادر خويش آرام گيرند
...خش خش..خش خش...
عابر پياده زير پايش را مي بيند؟!!
...شايد آري ...شايد نه !!!...
فصل نارنگي...
فصل پائيز...
پنجره شمالي باز شد
خنكاي پائيزوارد مي شود
باران هم مي آيد
...تق تق تق تق....
صورتم خيس شد ...
آنطرف حياط خانه
شايد لرزه بر تن درخت فرود آمده
برگها چه زيبا مي رقصند تا بر پاي مادر خويش آرام گيرند
...خش خش..خش خش...
عابر پياده زير پايش را مي بيند؟!!
...شايد آري ...شايد نه !!!...
3 Comments:
همكار گرامي
سلام. خسته نباشيد
نوشته تان بسيار بسيار زيباست
ولي خواهشا اينقدر پنجره رو باز نكنيد به خدا يخ كرديمممممممممممممممممممممم.
همكار گرامي
سلام. خسته نباشيد
نوشته تان بسيار بسيار زيباست
ولي خواهشا اينقدر پنجره رو باز نكنيد به خدا يخ كرديمممممممممممممممممممممم.
پايانشو خوب اومدي حال كردم...شايد آري...شايد نه!!
ارسال یک نظر
<< Home