۱۳۸۵/۰۱/۲۲

تو برو خود را باش

اينقدر دلم گرفته بود كه ديگه دلم نمي خواست بنويسم...آخه تا كي مي خواهيم ببينيم ظاهر آدما چه شكليه؟...بابا محض رضاي خدا يك دفعه هم كه شده به قلب آدما رجوع كنين...همش ظاهر سازي...اين نقاب ها رو از روي صورتتون بردارين....بذارين هموني كه هستين نشون بدين ...اگه راست ميگين قلبتون ودلتونو درس كنين...چه فايده داره يه نقاب بزنيم روي صورتمون و بگيم من فلانيم...اين راسته ....دروغ نيس....عزيزم من سعيدم با خصوصيات خودم...هيچكس مثل من نيس ..همون طور كه هيچكس مثه تو نيس...توي دنيا فقط يه بار بدنيا ميايم وميريم...راه هممون هم با هم فرق ميكنه...بزرگي مي گفت: به تعداد تموم آدمائي كه بدنيا ميان راه براي رسيدن به حقيقت وجود داره ..من به اين موضوع اعتقاد دارم ولي تو فكر نميكنم...چون تو فكر ميكني هرچي كه ميگي درسته ...مو لاي درزش نميره...آيه منزلي...اونائي كه تومي گي....مال خودته...راه خودته...من دلم نمي خواد مثه تو باشم ...چون من تو نيستم و تو هم من نيستي...بهتره تو با ظاهر آدما زندگي كني وخوش باشي...ولي من تصميم خودمو گرفتم...سعي ميكنم ...آره سعي ميكنم ...نميدونم چقدر موفقيت نصيبم ميشه..من دلم مي خواد با دل آدما رفيق بشم نه با زبونشون !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!ج
زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نيست
در حق ما هرچه گويد جاي هيچ اكراه نيست
در طريقت هرچه پيش سالك آيد خير اوست
در صراط مستقيم ايدل كسي گمراه نيست
اين چه استغناست يا رب اين چه نادر حكمتست
كاين همه زخم نهان هست ومجال آه نيست
بنده پير خراباتم كه لطفش دائم است
ورنه لطف شيخ وزاهد گاه هست وگاه نيست

10 Comments:

At سه‌شنبه فروردین ۲۲, ۰۲:۳۶:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

اي پدر ...اي مادر
با كسي هيچ قياسم مكنيد...تا نگيرد دل من رنگ ريا...نقش من با دگران يكسان نيست...وضع من وضعيت آنان نيست....در جهان من تك وبي همتايم

 
At سه‌شنبه فروردین ۲۲, ۰۷:۵۲:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

salaam Saeed :) hamoon beyte akharo bash: bandeye pire kharabatam ke lotfash daem ast ... kheyli eradat daram. az oon gozashte, in berengi ke neveshtam kheyli toope, to nemidooni :))

 
At چهارشنبه فروردین ۲۳, ۰۸:۰۱:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

salam web por mohtavye dare
por bar taresh kon
bazam meyam pishet

 
At شنبه فروردین ۲۶, ۰۷:۳۲:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

نقاب....نقاب كجا بوده ذات آدما خرابه!!!تو فكر ميكني اينا ظاهريه...نه بابا ...اينا ذات خودشونه

 
At سه‌شنبه فروردین ۲۹, ۱۰:۲۷:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

salam aziz
vay ke harfe dele mwno zadi....
kash intor nabood.
be omid didar..

 
At پنجشنبه فروردین ۳۱, ۰۹:۳۸:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

سلام
چته؟ چی شده باز سر ریز کردی؟ هیچ فکر کردی من و تو تا کی می خوایم اینطوری بمونیم؟ بابا عمرمون تموم شد ولی ...

 
At جمعه اردیبهشت ۰۱, ۱۰:۰۰:۰۰ قبل‌ازظهر ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

***آدمی در عالم خاکی نمی ايد به دست...
عالمی ديگر ببايد ساخت وز نو آدمی***... سلام سعید جون... خوبی؟... خوشی؟... سلامتی؟... میدونی سعید دقیقا میفهمم چی میگی... واقعا راست میگی... اما این روزا نقاب بصورت زدن ها و نقش بازی کردن ها جزئی از زندگی یه سری ادما شده... اگه هم بخوای قبول نقش نکنی انگار قاعده بازی رو بدجوری به هم زدی... البته شاید اینم تقصير زمونه باشه که بعضیا مجبور میشن اینجوری باشن ها... اما ای کاش واقعا واسه ۱بارم شده آدما این همه نقش و ظاهر سازي رو پرت میکردن يه گوشه و سعی میکردن خودشون باشن... كاش امروز مجبور نمیشديم با كساني برخورد كنيم كه ازین قالبهاي پيش ساخته رو صورت داشته باشن... يعني ميشه براي يك دقيقه نقابشون را بردارن؟... نميدونم , شايد بشه , شايدم نشه ... شايدم اوتقدر تو خودشون و نقش و نگارشون غرق شدن كه امكانش نباشه ... ديگه ... همين ديگه... یعدشم شرمنده که دير کردم... مراقب خودت باش مهربون... شادو پيروز باشی.

 
At یکشنبه اردیبهشت ۰۳, ۱۱:۵۷:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

زاهدا من كه به ميخانه نشستم به تو چه

 
At دوشنبه اردیبهشت ۱۱, ۰۳:۰۴:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

fi v,cl ucdc livfhk

 
At دوشنبه اردیبهشت ۱۱, ۰۳:۰۵:۰۰ بعدازظهر ۱۳۸۵, Anonymous ناشناس said...

سلام عزيز مهربان به روزم

 

ارسال یک نظر

<< Home