۱۳۸۴/۰۳/۱۰

ابعاد

يه روز يكي از اساتيد محترم ميگفت ما ايرانيها دوست داريم سر از همه كاري در بياريم .به عنوان نمونه از يه ايراني بپرس ماشينم خرابه صدتا راه جلوت ميذاره دوباره بپرس :دلم درد ميكنه بازم هزارتا راه جلوت ميذاره ومي گفت ما اكثرا"مثل يه دريا ميمونيم ولي به عمق يه وجب!بارها به حرف اين استادم فكر كردم وديدم هرکسی دو بعد داره ۱-وسعت ۲-عمق .اگه خواستی کسی رو بسنجی اول به عمق افکارش توجه کن وبعد به وسعت افکار وعقايدش.اگه كسي این دوشرطوبا هم داشته باشه که هم دلی به وسعت دریا داشته باشه وهم قلبی به عمق آسمان ... مبارک باشه.ولی اگه يکی از اينارو نداشت بدون رو در بايستی بايدكنارش گذاشت .دريارو ببين اگه به اين وسعت فقط يه وجب عمق داشته باشه ميدونی چی ميشه؟..هيچی دو روزه خشک ميشه.وبرعکس اگه عمق داشته باشه ولی وسعت نداشته باشه باز دريا نميشه.ه

۱۳۸۴/۰۳/۰۲

تو اي پري كجائي

سلام
موضوع منو ميهن بلاگ ديگه داره تكراري ميشه .خودمم گيج شدم درهر صورت فعلا"اين شعر قشنگو داشته باشين تا بعد ببينيم چي پيش مياد.از همه همراهان عزيزم متشكرم كه هرجا باشم منو تنها نمي گذاريد
شبي که آواز ني تو شنيدم
چو آهوي تشنه تو دويدم
دوان دوان تا لب چشمه رسيدم
نشانه اي از ني و نغمه نديدم
تو اي پري کجايي... که رخ نمي نمايي
از آن بهشت پنهان دري نمي گشايي
من همه جا، پي تو گشته ام
از مه و مهر نشان گرفته ام
بوي تو را ز گل شنيده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو اي پري کجايي ..که رخ نمي نمايي
از آن بهشت پنهان دري نمي گشايي
دل من سرگشته توست
نفسم آغشته توست
به باغ روياها چو گلت بويم
بر آب و آيينه چو مهت جويم
تو اي پري کجايي
در اين شب يلدا ز پيت پويم
ز خواب و بيداري سخنت گويم
تو اي پري کجايي
مه و ستاره درد من مي دانند
که همچو من پي تو سر گردانند
شبي کنار چشمه پيدا شو
ميان اشک من چو گل وا شو
تو اي پري کجايي ..که رخ نمي نمايي
از آن بهشت پنهان دري نمي گشايي
شاعر: هوشنگ ابتهاج

۱۳۸۴/۰۲/۱۹

‌سلامي دوباره

سلام بر همه همراهان عزيز
ازبس ميهن بلاگ منو اذيت كرده كه ديگه دلم نيخواد توش چيزي بنويسم.هرروز يه اتفاقي براش ميفته ومن مجبور ميشم چند روزي تنها باشم .بالاخره يكي ازدوستان پيشنهاد داد اينجا بنويسم تا ببينيم چه ميشود.راستي اگه راه بهتري رو ميشناسيد شما به من بگيد چيكار كنم.منتظر ديدن همگي شما هستم