۱۳۸۵/۰۳/۰۷

طالقان

سلام
جاي همتون خالي جمعه رفتيم طالقان...جاي باصفائي بود ...ميشه گفت :يه جورائي حال كرديم...هوا دلنشين...جوي آب ..سكوت آدميزاد...طبيعت مي رقصيد...شكوفه هاي صورتي وزرد...چهچه بلبل وهزارو...واي چه دلنشين بود ..ماست محلي وكباب و..يه جاي دنج ....فكر مي كنم درست وحسابي دلتون آب افتاد...گفتم آب ! ياد سد طالقان افتادم كه جديدآ زدن روي رودخانه وهمه جارو آب ورداشته وكم كم در ختها هم دارن ميرن زير آب..خوب چاره چيه ..آدميزاد هرجا پا ميزاره اونجا رو به گند ميكشه و فكر ميكنه آبادش كرده...خوب ديگه هيچي..يادتون نره به طالقان يه سر بزنين ارزششو داره

۱۳۸۵/۰۲/۲۳

يك اثر نه چندان هنري

با سلام
خدارا شكر كه خيلي هنرمند نيستم...!!ه